آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Flange

flændʒ flændʒ

معنی flange | جمله با flange

noun verb - transitive verb - intransitive

پخش رگه معدن، لبه بیرون آمده چرخ، پیچ سر تنبوشه، پخش کردن، لبه‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

flange coupling

چفت صفحه‌ای

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد flange

  1. noun a projection used for strength or for attaching to another object
    Synonyms:

ارجاع به لغت flange

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flange» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flange

لغات نزدیک flange

پیشنهاد بهبود معانی