آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Jaw

dʒɒː dʒɔː

گذشته‌ی ساده:

jawed

شکل سوم:

jawed

سوم‌شخص مفرد:

jaws

وجه وصفی حال:

jawing

شکل جمع:

jaws

معنی jaw | جمله با jaw

noun verb - intransitive B2

فک، آرواره، گیره، دم‌گیره، وراجی، تنگنا، هرزه درایی کردن، پرچانگی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

A snake's jaws open wide.

آرواره‌های مار خیلی باز می‌شود.

He sank into the jaws of danger.

او در کام خطر فرو رفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He placed the screw between the two jaws of the pliers.

او پیچ را میان دو زبانه‌ی گازانبر گذاشت.

Don't listen to his jaw.

به پرچانگی او گوش نده.

Hold your jaw and be off!

دست از سرزنش بردار و برو!

When they saw their uncle's ghost, their jaws dropped.

وقتی که روح عمویشان را دیدند دهانشان از شگفتی باز ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jaw

  1. noun bones of chin
  1. verb talk a lot
    Antonyms:
    be quiet

Phrasal verbs

jaw at (or on) somebody

درباره‌ی کسی وراجی کردن، پشت سر کسی حرف زدن

Idioms

one's jaw drops

(عامیانه) آدم دچار تعجب می‌شود، انسان بهت‌زده می‌شود.

سوال‌های رایج jaw

گذشته‌ی ساده jaw چی میشه؟

گذشته‌ی ساده jaw در زبان انگلیسی jawed است.

شکل سوم jaw چی میشه؟

شکل سوم jaw در زبان انگلیسی jawed است.

شکل جمع jaw چی میشه؟

شکل جمع jaw در زبان انگلیسی jaws است.

وجه وصفی حال jaw چی میشه؟

وجه وصفی حال jaw در زبان انگلیسی jawing است.

سوم‌شخص مفرد jaw چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد jaw در زبان انگلیسی jaws است.

معنی jaw به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «jaw» در زبان فارسی به «فک» ترجمه می‌شود.

فک یکی از اجزای اصلی اسکلت صورت انسان و بسیاری از حیوانات است که نقش بسیار مهمی در جویدن، تکلم و شکل‌دهی چهره ایفا می‌کند. ساختار فک شامل استخوان‌ها، مفاصل و عضلاتی است که به حرکت و عملکرد مناسب آن کمک می‌کنند. فک بالا (maxilla) و فک پایین (mandible) با هم تعامل دارند و امکان باز و بسته کردن دهان و حرکت‌های پیچیده برای جویدن و صحبت کردن را فراهم می‌آورند.

از نظر عملکردی، فک نقش بسیار مهمی در تغذیه دارد. عضلات قوی فک پایین امکان خرد کردن و آسیاب کردن غذا را فراهم می‌کنند و به هضم مؤثر مواد غذایی کمک می‌نمایند. همچنین، حرکت هماهنگ فک با زبان و دندان‌ها به بلع صحیح و انتقال غذا به سیستم گوارش کمک می‌کند. این کارکرد نشان می‌دهد که فک تنها یک ساختار استخوانی ساده نیست، بلکه نقشی کلیدی در زندگی روزمره انسان ایفا می‌کند.

فک همچنین در تکلم و بیان کلمات اهمیت دارد. حرکت فک در کنار لب‌ها و زبان به ایجاد صداها و بیان دقیق واژه‌ها کمک می‌کند. بدون فک، امکان تولید بسیاری از صداهای گفتاری وجود نداشت و ارتباط کلامی به شدت محدود می‌شد. به همین دلیل، فک یکی از عناصر اصلی در یادگیری زبان و مهارت‌های ارتباطی است.

از منظر پزشکی و دندان‌پزشکی، فک محل توجه ویژه‌ای است. مشکلاتی مانند ناهنجاری‌های فکی، درد مفصل فکی، شکستگی‌ها یا اختلالات دندان می‌توانند سلامت و عملکرد فک را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین، مراقبت از سلامت فک و مراجعه منظم به دندان‌پزشک برای بررسی و پیشگیری از مشکلات، اهمیت ویژه‌ای دارد.

«jaw» یا فک، ساختاری پیچیده و حیاتی است که هم در تغذیه، هم در تکلم و هم در شکل‌گیری ظاهر صورت نقش دارد. این عضو نشان‌دهنده‌ی هماهنگی میان استخوان‌ها، عضلات و عملکردهای حیاتی بدن است و اهمیت آن در زندگی روزمره انسان غیرقابل انکار است.

ارجاع به لغت jaw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jaw

لغات نزدیک jaw

پیشنهاد بهبود معانی