زخم زبان زدن، سرزنش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boss tongue-lashes employees who arrive late to work.
رئیس به کارمندانی که دیر سر کار میآیند، زخم زبان میزند.
The angry customer tongue-lashed the manager for the poor service.
مشتری عصبانی مدیر را به دلیل خدمات ضعیف سرزنش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tongue-lash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tongue-lash