فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tongue-lash

ˈtʌŋˌlæʃ ˈtʌŋˌlɑːʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive informal
    زخم زبان زدن، سرزنش کردن
    • - The boss tongue-lashes employees who arrive late to work.
    • - رئیس به کارمندانی که دیر سر کار می‌آیند، زخم زبان می‌زند.
    • - The angry customer tongue-lashed the manager for the poor service.
    • - مشتری عصبانی مدیر را به دلیل خدمات ضعیف سرزنش کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت tongue-lash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tongue-lash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tongue-lash

لغات نزدیک tongue-lash

پیشنهاد بهبود معانی