فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tongue-tie

ˈtʌŋˌtaɪ ˈtʌŋˌtaɪ

سوم‌شخص مفرد:

tongue-ties

وجه وصفی حال:

tongue-tying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

بند آوردن (زبان)

The heavy chains of fear tongue-tie the prisoner.

زنجیر سنگین ترس، زبان زندانی را بند می‌آورد.

The shocking revelation tongue-tied the audience.

افشاگری تکان‌دهنده زبان حاضران را بند آورد.

noun

پزشکی گره زبانی (عارضه‌ای که در آن فرنولوم زبانی به نزدیک نوک زبان متصل است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The tongue-tie made it difficult for the child to speak clearly.

گره زبانی باعث می‌شد کودک نتواند به‌طور واضح صحبت کند.

The baby was diagnosed with a tongue-tie shortly after birth.

مدت کوتاهی پس از تولد نوزاد تشخیص داده شد که او دچار گره زبانی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tongue-tie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tongue-tie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tongue-tie

لغات نزدیک tongue-tie

پیشنهاد بهبود معانی