شکل جمع:
yaksجانورشناسی غژگاو (نوعی گاو موبلند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
We spotted a group of yaks grazing peacefully on the mountain slopes.
گروهی از غژگاوها را دیدیم که با آرامش در دامنهی کوه میچریدند.
The yak is a large, shaggy-haired mammal found in the Himalayas.
غژگاو پستانداری بزرگ با موهای ژولیده است که در هیمالیا یافت میشود.
پرحرفی کردن، بهطور مداوم حرف زدن، وراجی کردن، رودهدرازی کردن، پرگویی کردن، بسیار سخن گفتن، پرچانگی کردن، کثرت کلام داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She could yak for hours about her favorite TV shows.
او میتوانست ساعتها در مورد برنامههای تلویزیونی موردعلاقهاش پرحرفی کند.
Whenever she gets nervous, she tends to yak incessantly about random topics.
هر زمان که عصبی میشود، تمایل دارد بیوقفه در مورد موضوعات مختلف پرچانگی کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «yak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yak