فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Run On

American: ˈrənˈɑːn British: rʌnɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb C1
    بی‌وقفه حرف زدن
  • phrasal verb
    ادامه دادن
  • phrasal verb
    به آخر چیزی اضافه کردن
  • phrasal verb
    دنباله‌ی سخنی را در شعر یا بیت بعدی ادامه دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد run on

  1. phrasal verb Continue without interruption
  2. phrasal verb to add (something) at the end
  3. phrasal verb Continue talking for a long time
  4. phrasal verb enjambment

ارجاع به لغت run on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run on

لغات نزدیک run on

پیشنهاد بهبود معانی