فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Confabulate

ˌkənˈfæbjʊleɪt ˌkənˈfæbjʊleɪt

گذشته‌ی ساده:

confabulated

شکل سوم:

confabulated

سوم‌شخص مفرد:

confabulates

وجه وصفی حال:

confabulating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

روان‌پزشکی داستان‌سرایی کردن، بافتن، از خود درآوردن، ساختن، تعریف کردن (اتفاقات ساختگی)

Children sometimes confabulate details when they don't remember clearly.

کودکان گاهی وقتی چیزی را دقیق به یاد نمی‌آورند، جزئیات ساختگی تعریف می‌کنند.

He confabulated entire childhood memories that never happened.

او خاطراتی خیالی از دوران کودکی ساخت که هرگز اتفاق نیفتاده بودند.

verb - intransitive formal

صحبت کردن، درد دل کردن، گپ زدن، گفت‌وگو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He enjoys confabulating with strangers in cafés.

او از گفت‌وگو کردن با غریبه‌ها در کافه‌ها لذت می‌برد.

Whenever those two confabulate, they lose track of time.

هر وقت آن دو نفر شروع به صحبت می‌کنند، گذر زمان را فراموش می‌کنند.

verb - intransitive verb - transitive

اطلاعات نادرست تولید کردن، داده‌های غیرواقعی ساختن (هوش مصنوعی)

Feeding AI its own responses increases the chance of confabulated content.

دادن پاسخ‌های خودش به هوش مصنوعی، باعث افزایش احتمال تولید اطلاعات نادرست می‌شود.

The chatbot confabulated an entire article that sounded believable but wasn’t true.

چت‌بات، مقاله‌ی کاملی ساخت که باورپذیر بود اما واقعیت نداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confabulate

  1. verb to engage in spoken exchange
    Synonyms:
    talk speak chat converse chatter gossip visit discourse confer consult chitchat chit-chat jaw confab shoot-the-breeze chew-the-fat natter claver chaffer

ارجاع به لغت confabulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confabulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confabulate

لغات نزدیک confabulate

پیشنهاد بهبود معانی