Chaffer

ˈtʃæfʌr ˈtʃæfə
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun verb - transitive verb - intransitive
    مبادله کردن، چانه (زدن)، وراجی کردن، آدم شوخ و خوش مشرب، داد‌وستد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chaffer

  1. verb Wrangle (over a price, terms of an agreement, etc.)
    Synonyms: haggle, higgle, huckster
  2. verb Talk socially without exchanging too much information
    Synonyms: chew-the-fat, shoot-the-breeze, chat, confabulate, confab, chitchat, chit-chat, chatter, natter, gossip, jaw, claver, visit

ارجاع به لغت chaffer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chaffer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chaffer

لغات نزدیک chaffer

پیشنهاد بهبود معانی