جانورشناسی (نوعی) سهره، فنچ (در اروپا)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chaffinch chirped happily in the tree.
فنچ با خوشحالی روی درخت جیک جیک میکرد.
I spotted a colorful chaffinch during my hike.
من هنگام پیادهرویام یک فنچ رنگارنگ را دیدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chaffinch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chaffinch