آخرین به‌روزرسانی:

Chaffinch

ˈtʃæfɪntʃ ˈtʃæfɪntʃ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی (نوعی) سهره، فنچ (در اروپا)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The chaffinch chirped happily in the tree.

فنچ با خوشحالی روی درخت جیک جیک می‌کرد.

I spotted a colorful chaffinch during my hike.

من هنگام پیاده‌روی‌ام یک فنچ رنگارنگ را دیدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chaffinch

  1. noun Small European finch with a cheerful song
    Synonyms:
    Fringilla coelebs

ارجاع به لغت chaffinch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chaffinch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chaffinch

لغات نزدیک chaffinch

پیشنهاد بهبود معانی