فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Haggle

ˈhæɡl ˈhæɡl

گذشته‌ی ساده:

haggled

شکل سوم:

haggled

سوم‌شخص مفرد:

haggles

وجه وصفی حال:

haggling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive

چانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Many bazaar merchants like to haggle.

بسیاری از بازاری‌ها دوست دارند چانه بزنند.

The two countries' representatives haggled over trade for weeks.

نمایندگان دو کشور هفته‌ها درباره بازرگانی با هم جر‌وبحث می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد haggle

  1. verb bicker, quarrel
    Synonyms:
    argue dispute quarrel squabble wrangle cavil chaffer palter dicker bargain deal make a deal horse-trade beat down hammer out a deal
    Antonyms:
    agree concur comply

ارجاع به لغت haggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haggle

لغات نزدیک haggle

پیشنهاد بهبود معانی