گذشتهی ساده:
haggledشکل سوم:
haggledسومشخص مفرد:
hagglesوجه وصفی حال:
hagglingچانه، چانه زدن، اصرار کردن، بریدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many bazaar merchants like to haggle.
بسیاری از بازاریها دوست دارند چانه بزنند.
The two countries' representatives haggled over trade for weeks.
نمایندگان دو کشور هفتهها درباره بازرگانی با هم جروبحث میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «haggle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haggle