مبادله کردن پوست حیوانات، معامله جنسی، تهاتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a farmer dickering for a higher price for his products
کشاورزی که سرقیمت بیشتر، برای فرآوردههای خود چانه میزند
Politicians who dicker over the details of the treaty.
سیاستبازانی که دربارهی جزئیات معاهده جر و بحث میکنند.
dickers which are being discussed in the lobby of the parliament
بده و بستانهایی که در سرسرای پارلمان مورد مذاکره قرار میگیرد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dicker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dicker