امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dickens

    ˈdɪkənz ˈdɪkənz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective
    دوکور، دوخال، دولو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Where the dickens had you gone to?
    - کدام گور رفته بودی؟
    - We had the dickens of a time finding your house!
    - پدرمان درآمد تا خانه‌ی شما را پیدا کردیم!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dickens

    1. noun English writer whose novels depicted and criticized social injustice (1812-1870)
      Synonyms: charles dickens, Charles John Huffam Dickens
    2. noun A word used in exclamations of confusion
      Synonyms: devil, deuce

    ارجاع به لغت dickens

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dickens» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dickens

    لغات نزدیک dickens

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند