فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Devil

ˈdevl ˈdevl

شکل جمع:

devils

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

شیطان، روح پلید

That devil of a car conked out again!

این ماشین لعنتی دوباره خاموش شد!

There is a devil of a mess in this office.

این اداره خیلی درهم و برهم است (خر تو خر است)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

At the wedding party, some of the guests really raised the devil.

در جشن عروسی برخی از میهمانان حسابی بزن و بکوب راه انداختند.

There will be the devil to pay if you come late!

وای بر تو اگر دیر بیایی!

The devil tempted him.

شیطان او را وسوسه کرد.

devils with human faces are plentiful

ای بسا ابلیس آدم رو که هست

He believes firmly in the existence of devils and angels.

او به وجود شیاطین و ملائک اعتقاد راسخ دارد.

The neighbor's kids are little devils.

بچه‌های همسایه خیلی شیطان هستند.

These grade-school devils broke my car window!

این تخم‌جن‌های دبستان شیشه ماشین مرا شکستند!

He is a devil with the girls.

دخترها را که می‌بیند مثل گرگ می‌شود.

verb - transitive

تند و تیز کردن غذا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

deviled ham

گوشت خوک پر ادویه

verb - transitive

کسی را دست انداختن، سخنان نیشدار گفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد devil

  1. noun demon
    Synonyms:
    villain monster fiend Satan adversary beast brute rogue scoundrel evil one imp hellion dastard knave ogre archfiend djinn genie Lucifer Beelzebub diablo bête noire common enemy Prince of Darkness scamp the dickens dybbuk enfant terrible the Furies the Erinyes Mephistopheles
    Antonyms:
    angel god

Idioms

a devil of a

حالت شدید چیزی، بی‌نهایت، بسیار (بد)

better the devil you know than the devil you don't

آدم بدجنس آشنا از آدم بدجنس غریبه بهتر است

between the devil and the deep blue sea

گیر افتادن بین بد و بدتر، نه راه پس و نه راه پیش داشتن

give the devil his due

پاداش کار خوب همه حتی شیطان را باید داد، حتی حق شیطان را هم نباید پایمال کرد

go to the devil

1- گمراه و فاسد شدن 2- (حرف امر حاکی از خشم) برو به جهنم!، گورت را گم کن!

Idioms بیشتر

play the devil with

(عامیانه) به هم‌ زدن، خراب کردن، دخل کسی (یا چیزی) را آوردن

سخت صدمه زدن، به‌شدت مختل کردن

raise the devil

1- شیطان را احضار کردن 2- (عامیانه) شادی و بزن و بکوب کردن

talk of the devil!

(هنگام صحبت درباره‌ی کسی اگر او وارد شود این عبارت را می‌گویند) حلال‌زاده!، انگار که موش رو آتش زدند!

the devil

(عامیانه - نشان خشم یا شگفتی) غلط (کردی)، راستش را بگو!

the devil makes work for idle hands

شیطان آدم بیکار را آسان‌‌‌تر وسوسه می‌کند.

the devil to pay

دردسر، تقاص

speak of the devil

چه حلال‌زاده!، تا حرفشو زدیم پیداش شد!، همین الان ذکر خیرت بود!

ارجاع به لغت devil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devil

لغات نزدیک devil

پیشنهاد بهبود معانی