فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Devil

ˈdevl ˈdevl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    devils

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B2
    شیطان، روح پلید
    • - That devil of a car conked out again!
    • - این ماشین لعنتی دوباره خاموش شد!
    • - There is a devil of a mess in this office.
    • - این اداره خیلی درهم و برهم است (خر تو خر است)
    • - At the wedding party, some of the guests really raised the devil.
    • - در جشن عروسی برخی از میهمانان حسابی بزن و بکوب راه انداختند.
    • - There will be the devil to pay if you come late!
    • - وای بر تو اگر دیر بیایی!
    • - The devil tempted him.
    • - شیطان او را وسوسه کرد.
    • - devils with human faces are plentiful
    • - ای بسا ابلیس آدم رو که هست
    • - He believes firmly in the existence of devils and angels.
    • - او به وجود شیاطین و ملائک اعتقاد راسخ دارد.
    • - The neighbor's kids are little devils.
    • - بچه‌های همسایه خیلی شیطان هستند.
    • - These grade-school devils broke my car window!
    • - این تخم‌جن‌های دبستان شیشه ماشین مرا شکستند!
    • - He is a devil with the girls.
    • - دخترها را که می‌بیند مثل گرگ می‌شود.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - transitive
    تند و تیز کردن غذا
    • - deviled ham
    • - گوشت خوک پر ادویه
  • verb - transitive
    کسی را دست انداختن، سخنان نیشدار گفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد devil

  1. noun demon
    Synonyms: adversary, archfiend, beast, Beelzebub, bête noire, brute, common enemy, dastard, diablo, djinn, dybbuk, enfant terrible, evil one, fiend, genie, hellion, imp, knave, Lucifer, Mephistopheles, monster, ogre, Prince of Darkness, rogue, Satan, scamp, scoundrel, the dickens, the Erinyes, the Furies, villain
    Antonyms: angel, god

Idioms

  • a devil of a

    حالت شدید چیزی، بی‌نهایت، بسیار (بد)

  • better the devil you know than the devil you don't

    آدم بدجنس آشنا از آدم بدجنس غریبه بهتر است

  • between the devil and the deep blue sea

    گیر افتادن بین بد و بدتر، نه راه پس و نه راه پیش داشتن

  • give the devil his due

    پاداش کار خوب همه حتی شیطان را باید داد، حتی حق شیطان را هم نباید پایمال کرد

  • go to the devil

    1- گمراه و فاسد شدن 2- (حرف امر حاکی از خشم) برو به جهنم!، گورت را گم کن!

  • play the devil with

    (عامیانه) به هم‌ زدن، خراب کردن، دخل کسی (یا چیزی) را آوردن

    سخت صدمه زدن، به‌شدت مختل کردن

  • raise the devil

    1- شیطان را احضار کردن 2- (عامیانه) شادی و بزن و بکوب کردن

  • talk of the devil!

    (هنگام صحبت درباره‌ی کسی اگر او وارد شود این عبارت را می‌گویند) حلال‌زاده!، انگار که موش رو آتش زدند!

  • the devil

    (عامیانه - نشان خشم یا شگفتی) غلط (کردی)، راستش را بگو!

  • the devil makes work for idle hands

    شیطان آدم بیکار را آسان‌‌‌تر وسوسه می‌کند.

  • the devil to pay

    دردسر، تقاص

ارجاع به لغت devil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/devil

لغات نزدیک devil

پیشنهاد بهبود معانی