آخرین به‌روزرسانی:

Angel

ˈeɪndʒl ˈeɪndʒl

شکل جمع:

angels

توضیحات:

در معنای چهارم، همچنین می‌توان از angel investor به‌جای angel استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

فرشته، سروش، مَلِک

And an angel of the Lord appeared to Mary.

و فرشته‌ی خداوند بر مریم ظاهر شد.

The child drew a picture of an angel with colorful wings.

کودک نقاشی فرشته‌ای را کشید که بال‌های رنگارنگی داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Many stories feature angels as protectors of humanity.

بسیاری از داستان‌ها فرشتگان را به‌عنوان محافظان انسانیت به‌تصویر می‌کشند.

Last night I saw the angels, tapping at the wine-shop’s door.

دوش دیدم که ملائک در می‌خانه زدند

I was an angel and the lofty paradise was my abode

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

noun countable

فرشته (فردی که بسیار خوب، مهربان، دل‌سوز و یاریگر است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

My wife is an angel in my life.

همسرم فرشته‌ی زندگی من است.

She was an angel, always ready to lend a helping hand to others.

او فرشته بود؛ همیشه آماده‌ بود تا به دیگران کمک کند.

noun countable

فرشته‌ی من، عزیزم، دل‌بندم، نازنینم (خطاب به فردی که او را بسیار دوست می‌دارید)

I cherish our moments together, my angel, more than anything.

عزیز من، لحظه‌های با هم بودنمان را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.

You always know how to make me smile, my angel.

فرشته‌ی من، تو همیشه می‌دانی که چگونه لبخند را بر لبان من جاری سازی.

noun

اقتصاد کسب‌وکار سرمایه‌گذار فرشته (فرد ثروتمندی که روی کسب‌و‌کاری نوپا سرمایه‌گذاری می‌کند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

They celebrated their angel's support with a special dinner.

آن‌ها حمایت سرمایه‌گذار فرشته‌ی خود را با شامی ویژه جشن گرفتند.

The startup secured funding from a generous angel.

بودجه‌ی این استارتاپ را سرمایه‌گذار فرشته‌ی سخاوتمندی تأمین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد angel

  1. noun attendant of God
    Synonyms:
    spirit guardian divine messenger spiritual being heavenly being holy being celestial being cherub archangel seraph sprite supernatural being
    Antonyms:
    devil
  1. noun sweet, kind person
    Synonyms:
    dear darling treasure sweet jewel gem saint ideal paragon beauty
    Antonyms:
    devil demon fiend

Collocations

my guardian angel

فرشته‌ی رهنمای من

فرشته‌ی محافظ من

ارجاع به لغت angel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «angel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/angel

لغات نزدیک angel

پیشنهاد بهبود معانی