شکل جمع:
guardiansهمچنین میتوان از guardant به جای guardian استفاده کرد.
قیم، نگهبان، ولی (اولیا)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Hossein is the guardian of the two orphan kids.
حسین قیم دو طفل یتیم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «guardian» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guardian