شکل جمع:
wardensسرپرست، ولی، رئیس، ناظر، نگهبان، قراول، ناظر، بازرس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
game warden
شکاربان
fire warden
رئیس آتشنشانی
warden of the mint
(انگلیس) سرپرست ضرابخانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «warden» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warden