آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Superintendent

ˌsuːpərɪnˈtendənt ˌsuːpərɪnˈtendənt

معنی superintendent | جمله با superintendent

noun adjective

مدیر، رئیس، سرپرست، ناظر، مباشر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the superintendent of San Diego schools

رئیس آموزش‌و‌پرورش سان‌دیگو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد superintendent

ارجاع به لغت superintendent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superintendent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superintendent

لغات نزدیک superintendent

پیشنهاد بهبود معانی