آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Inspector

ɪnˈspektər ɪnˈspektə

شکل جمع:

inspectors

معنی inspector | جمله با inspector

noun countable B2

بازرس، مفتش، بازبین، (افسر پلیس) معاون کلانتر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He held the rank of Chief Inspector.

وی دارای مقام بازرس ارشد بود.

The School Inspector visited our school.

بازرس مدرسه از مدرسه ما بازدید کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inspector

Collocations

inspector general

بازرس کل، سربازرس، سرمفتش، بازرس ارشد، رئیس بازرسی

لغات هم‌خانواده inspector

سوال‌های رایج inspector

شکل جمع inspector چی میشه؟

شکل جمع inspector در زبان انگلیسی inspectors است.

ارجاع به لغت inspector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inspector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inspector

لغات نزدیک inspector

پیشنهاد بهبود معانی