Tester

ˈtestər ˈtestə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
آزمایش‌کننده، ممتحن، آزمون‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
ازماینده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tester

  1. noun someone who administers a test to determine your qualifications
    Synonyms:
    examiner quizzer validator lab assistant

ارجاع به لغت tester

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tester» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tester

لغات نزدیک tester

پیشنهاد بهبود معانی