شکل جمع:
inspectionsبازرسی، تفتیش، بازدید، معاینه، سرکشی، نظارت، بررسی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
the soldiers lined up for inspection.
سربازان برای بازرسی به صف شدند.
On closer inspection, the document appeared to have been forged.
با بررسی دقیقتر، مشخص شد که سند جعل شده است.
passport inspection
بازبینی گذرنامهها
انگلیسی آمریکایی (انگلیسی استرالیایی و آمریکایی) بازرسی، بازدید (از سازه توسط فردی متخصص)
در انگلیسی بریتانیایی از survey استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The engineer conducted an inspection to ensure the bridge was safe.
مهندس، بازدیدی انجام داد تا مطمئن شود پل ایمن است.
The inspection found that the walls were not properly reinforced.
بازرسی نشان داد که دیوارها به درستی تقویت نشدهاند.
شکل جمع inspection در زبان انگلیسی inspections است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inspection» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inspection