با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Scrutiny

ˈskruːtɪni ˈskruːtɪni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    scrutinies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
موشکافی، بررسی، رسیدگی، مداقه، تحقیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun uncountable
مداقه، بررسی دقیق
- a careful scrutiny of the forged document
- نگاهی دقیق به سند جعلی
- Nothing escaped the mother-in-law's scrutiny.
- وارسی دقیق مادرشوهر هیچ‌چیز را نادیده نمی‌گرفت.
- The matter has been under the committee's constant scrutiny.
- موضوع تحت بررسی دائم کمیسیون بوده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scrutiny

  1. noun close examination
    Synonyms: analysis, audit, close-up, eagle eye, exploration, inquiry, inspection, investigation, long hard look, perlustration, perusal, review, scan, search, sifting, study, surveillance, survey, tab, the eye, view

ارجاع به لغت scrutiny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scrutiny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scrutiny

لغات نزدیک scrutiny

پیشنهاد بهبود معانی