۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Surveillance

sərˈveɪləns səˈveɪləns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1

نظارت (به‌ویژه توسط پلیس یا ارتش)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The FBI has increased surveillance on the suspect's home.

اف‌بی‌آی نظارت بر منزل مظنون را افزایش داده است.

Surveillance of the border is essential to prevent illegal immigration and smuggling.

نظارت بر مرزها برای جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی و قاچاق ضروری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surveillance

  1. noun close observation, following
    Synonyms:
    watch care control supervision direction examination inspection scrutiny vigilance lookout eye tail track tab spying bugging tap stakeout wiretap surveyance eagle eye peeled eye vigil body mike bug
    Antonyms:
    indifference unobservance

سوال‌های رایج surveillance

معنی surveillance به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «surveillance» در زبان فارسی به نظارت یا پایش ترجمه می‌شود.

نظارت به معنای مشاهده، بررسی و دنبال‌کردن رفتار، فعالیت یا اطلاعات افراد، گروه‌ها یا سیستم‌ها به‌منظور جمع‌آوری داده، حفظ امنیت، جلوگیری از تخلف یا تضمین عملکرد صحیح است. واژه‌ی «surveillance» ریشه‌ی فرانسوی دارد و از واژه‌ی surveiller به‌معنای «مراقبت‌کردن از بالا» گرفته شده است. این معنا نشان می‌دهد که در ذات این واژه، نوعی کنترل و مراقبت مستمر و هدفمند وجود دارد که اغلب از سوی نهادی بالادستی یا قدرت‌مند انجام می‌گیرد.

نظارت می‌تواند اشکال گوناگونی داشته باشد. در حوزه‌ی امنیت عمومی، surveillance به نصب دوربین‌های مداربسته در اماکن عمومی، فرودگاه‌ها، بانک‌ها یا خیابان‌ها اطلاق می‌شود که هدف آن‌ها جلوگیری از جرائم، شناسایی مظنونان یا ایجاد احساس امنیت در جامعه است. این شکل از نظارت، که با فناوری‌هایی مانند دوربین، حسگر، یا پهپاد همراه است، به‌شدت به پیشرفت‌های فناورانه وابسته است و در سال‌های اخیر توسعه‌ی چشمگیری یافته است.

در کنار بعد فیزیکی، نظارت می‌تواند دیجیتال نیز باشد. «نظارت دیجیتال» یا «پایش داده» به بررسی رفتار کاربران در فضای اینترنت اطلاق می‌شود؛ از جمله رصد فعالیت‌های آنلاین، تاریخچه‌ی مرور، ارتباطات ایمیلی یا استفاده از اپلیکیشن‌ها. این نوع نظارت هم می‌تواند از سوی دولت‌ها با هدف حفظ امنیت ملی انجام شود و هم از سوی شرکت‌های بزرگ برای اهداف تجاری مانند تبلیغات هدفمند. همین‌جاست که موضوعاتی مانند حریم خصوصی و حقوق کاربران وارد بحث می‌شوند.

نظارت همچنین در حوزه‌های پزشکی، علمی و صنعتی نیز کاربرد دارد. برای مثال، «پایش بیمار» در بیمارستان به معنای کنترل دائمی علائم حیاتی مانند ضربان قلب، فشار خون یا سطح اکسیژن است. یا در صنایع، سیستم‌های نظارتی برای کنترل کیفیت تولید، جلوگیری از خطا یا افزایش بهره‌وری استفاده می‌شوند. در این زمینه‌ها، نظارت نه‌تنها ابزار کنترل، بلکه وسیله‌ای برای بهبود عملکرد و پیشگیری از خطرات احتمالی است.

با وجود مزایای فراوان، surveillance موضوعی بحث‌برانگیز نیز هست. مرز میان امنیت و نقض حریم خصوصی همواره مورد سؤال بوده و این واژه اغلب با واژگانی چون «کنترل»، «نظارتی بودن» و حتی «دولت‌های مراقبتی» همراه می‌شود. surveillance نه‌فقط یک واژه فناورانه یا اداری، بلکه مفهومی اجتماعی و فلسفی‌ست که دغدغه‌های عمیق‌تری را در خصوص آزادی فردی، اعتماد عمومی و قدرت مطرح می‌کند.

ارجاع به لغت surveillance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surveillance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surveillance

لغات نزدیک surveillance

پیشنهاد بهبود معانی