گذشتهی ساده:
viewedشکل سوم:
viewedسومشخص مفرد:
viewsوجه وصفی حال:
viewingشکل جمع:
viewsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به نظر رسیدن، هویدا شدن، پدیدار شدن
کاملاً در معرض دید
به عقیدهی من، از نظر من
در معرض تماشا، مورد بازدید، مورد نمایش
از نظر ناپدید شدن، غیب شدن
take the long view (of something)
(چیزی را) از نظر درازمدت مورد ملاحظه قرار دادن
در دیدرس، قابلرؤیت
جهانبینی
حظ بردن از منظره
جلوی منظره را گرفتن
لذت بردن از منظره
منظرهی عریض
منظرهی دیدنی
منظرهی بدون مزاحم/ مانع
نظر کلی، دید اجمالی
1- مدنظر، موردبررسی، تحت مطالعه 2- جلو چشم، در معرض دید 3- هدف
بهخاطر، بهدلیل، نظر به اینکه، با توجه به اینکه، با امعان نظر به، با در نظر گرفتن
نظر مساعد نداشتن (نسبت به چیزی)، بدبین بودن
1- به این قصد که، به این منظور که 2- به این امید که
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «view» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/view