با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Checkup

ˈtʃekʌp ˈtʃek-ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بازرسی کلی، معاینه عمومی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد checkup

  1. noun The act of examining carefully
    Synonyms: check, examination, inspection, perusal, medical checkup, scrutiny, study, medical examination, view, going-over, medical exam, medical, health check
  2. noun A medical inquiry into a patient's state of health
    Synonyms: exam, examination

ارجاع به لغت checkup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «checkup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/checkup

لغات نزدیک checkup

پیشنهاد بهبود معانی