امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exam

ɪɡˈzæm ɪɡˈzæm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    exams

معنی‌ها

noun countable A2
آزمون، آزمایه، امتحان، آزمایش، محک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun countable
بازرسی، معاینه، رسیدگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exam

  1. noun A set of questions or exercises designed to determine knowledge or skill
    Synonyms:
    examination test catechism catechization quiz
  1. noun A medical inquiry into a patient's state of health
    Synonyms:
    checkup examination

لغات هم‌خانواده exam

ارجاع به لغت exam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exam

لغات نزدیک exam

پیشنهاد بهبود معانی