استنطاق کردن، پرسش کردن از، بدقت جویا شدن از
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police cross-examined the murderer.
پلیس از قاتل بازجویی کرد.
The cross-examination lasted two hours.
بازجویی دو ساعت طول کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cross-examine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-examine