فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cross-eyed

ˈ. .

صفت تفضیلی:

more cross-eyed

صفت عالی:

most cross-eyed

معنی

adjective

لوچ، چشم چپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cross-eyed

  1. adjective marked by or affected with a squint
    Synonyms:
    squint-eyed squinty strabismic strabismal
  1. adjective having convergent strabismus
    Antonyms:
    walleyed

ارجاع به لغت cross-eyed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-eyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-eyed

لغات نزدیک cross-eyed

پیشنهاد بهبود معانی