گذشتهی ساده:
pumpedشکل سوم:
pumpedسومشخص مفرد:
pumpsوجه وصفی حال:
pumpingشکل جمع:
pumpsدر انگلیسی بریتانیایی بهجای pump از court shoe استفاده میشود.
پمپ، تلمبه
a water pump
تلمبهی آب
The pump moved water from the well to the garden.
پمپ، آب را از چاه به باغ میبرد.
کفش زنانه (بدون بند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The elegant pumps complemented her evening gown perfectly.
کفشهای زنانهی ظریف، لباس شب او را کاملا تکمیل میکرد.
She slipped into her favorite pair of pumps before heading to the party.
او قبلاز رفتن به مهمانی، جفت کفشهای زنانهی مورد علاقهاش پوشید.
انگلیسی آمریکایی کفش پاشنهدار زنانه
She wore elegant black pumps to the gala.
او در مراسم گالا کفشهای پاشنهدار زنانهی مشکی زیبایی به پا داشت.
The new pumps added a touch of sophistication to her outfit.
کفشهای پاشنهدار زنانه جدید، کمال را به لباس او اضافه کردند.
انگلیسی بریتانیایی کفش ورزشی
The kids raced to the field in their colorful pumps.
بچهها با کفشهای ورزشی رنگارنگ خود به میدان دویدند.
The coach recommended wearing pumps for better agility.
مربی استفاده از کفشهای ورزشی تخت را برای چابکی بهتر توصیه کرد.
پمپاژ کردن، تلمبه زدن، پمپ کردن
They pump the oil from the well to the refinery.
نفت را از چاه تا پالایشگاه پمپ میکنند.
The heart pumps the blood to every part of the body.
قلب خون را به سرتاسر بدن پمپاژ میکند.
مورد پرسش قرار دادن، اطلاعات از کسی بیرون کشیدن
The police pumped the information out of him.
پلیس اطلاعات را از او بیرون کشید.
She tried to pump him for details about the surprise party.
او سعی کرد او را برای جزئیات بیشتر در مورد مهمانی مورد پرسش قرار دهد.
موسیقی (موسیقی) پخش شدن
We could hear the music pump from blocks away.
میتوانستیم صدای پخش موسیقی را از بلوکهای دورتر بشنویم.
Everyone felt the energy rise as the music began to pump louder.
همه احساس کردند که با پخش شدن صدای موسیقی، انرژی بالا میرود.
بودجه دادن، پول زیاد صرف کاری کردن، (سرمایه) تزریق کردن
The government is pumping a lot of money into dam building.
دولت پول فراوانی را صرف سدسازی میکند.
She plans to pump more funds into her startup to expand its reach.
او قصد دارد سرمایههای بیشتری را به شرکت نوپای خود تزریق کند تا دامنهی آن را گسترش دهد.
(سیالی) بالا کشیدن، بالا رفتن
We pump the water out of the well.
آب را با تلمبه از چاه بالا میکشیم.
Water began to pump from the well.
آب از چاه شروع به بالا رفتن کرد.
1- (تایر و غیره) باد کردن 2- پراز باد غرور کردن
(برای ورزش) هالتر یا وزنه یا دمبل بلند کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pump» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pump