امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Query

ˈkwɪri ˈkwɪəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    queried
  • شکل سوم:

    queried
  • سوم‌شخص مفرد:

    queries
  • وجه وصفی حال:

    querying
  • شکل جمع:

    queries

توضیحات

شکل قدیمی دیگر این لغت: quaere

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
پرسش، سوال، پرس‌و‌جو، استفسار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- many queries concerning his real name
- پرس‌و‌جوهای بسیار درباره‌ی نام واقعی او
- I have a query regarding the new policy changes.
- من سوالی در مورد تغییرات سیاست جدید دارم.
verb - transitive
سوال کردن، تحقیق و بازجویی کردن، پرسیدن، جویا شدن، نظر‌خواهی کردن
- "is your father home?" he queried.
- او پرسید: «پدرتان منزل هستند؟»
- They queried three experts for advice.
- آن‌ها از سه کارشناس نظر‌خواهی کردند.
noun countable
شک، تردید، گمان، ابهام، دودلی، شبهه
- His query was met with thoughtful consideration from the team.
- تردید او با توجه متفکرانه‌ی تیم روبه‌رو شد.
- I couldn't shake the query that had been troubling me all week.
- نمی‌توانستم شکی را که در تمام این هفته آزارم می‌داد، کم کنم.
noun countable
علامت سوال، نشانه‌ی پرسش، علامت استفهام (علامت «؟» در فارسی و برای زبان‌های چپ به راست: «?»)
- She placed a query at the end of her sentence to show it was an inquiry.
- او علامت سوالی در انتهای جمله‌ی خود قرار داد تا نشان دهد که یک پرسش است.
- A query can change the tone of a statement significantly.
- علامت سوال می‌تواند لحن یک جمله را به‌طور قابل توجهی تغییر دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد query

  1. noun demand for answers
    Synonyms: concern, doubt, dubiety, inquiry, interrogation, interrogatory, mistrust, objection, problem, question, questioning, reservation, skepticism, suspicion, uncertainty
    Antonyms: answer, reply
  2. verb ask
    Synonyms: catechize, challenge, disbelieve, dispute, distrust, doubt, enquire, examine, hit up, impeach, impugn, inquire, interrogate, knock, mistrust, put out a feeler question, quiz, suspect, test the waters
    Antonyms: answer, reply

ارجاع به لغت query

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «query» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/query

لغات نزدیک query

پیشنهاد بهبود معانی