شکل جمع:
problemsمشکل، مسئله، گرفتاری، دردسر، معضل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
We had a problem with the software, but the technical team fixed it quickly.
با نرمافزار مشکلی داشتیم، اما تیم فنی آن را سریع برطرف کرد.
The lack of skilled workers has become a major problem in the industry.
کمبود کارگران ماهر به معضلی بزرگ در صنعت تبدیل شده است.
marital problems
مسائل زناشویی
a problem child
بچهی مسئلهآفرین
ریاضی مسئله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Can you help me with this problem in geometry?
میتوانی در حل این مسئله به من کمک کنی؟
The exam had ten questions, but the last problem was the trickiest.
امتحان ده پرسش داشت، اما آخرین مسئله سختترین بود.
a mathematical problem
یک مسئلهی ریاضی
شکل جمع problem در زبان انگلیسی problems است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «problem» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/problem