گذشتهی ساده:
pickledشکل سوم:
pickledسومشخص مفرد:
picklesوجه وصفی حال:
picklingشکل جمع:
picklesترشی، خیارشور
The restaurant serves homemade sour pickles.
رستوران، ترشیهای ترش خانگی سرو میکند.
I love the crunch of a fresh cucumber pickle.
من صدای ترد خیارشور تازه را دوست دارم.
pickled carrots
ترشی هویج
انگلیسی بریتانیایی سس ترشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Pickle adds a tangy flavor to sandwiches and salads.
سس ترشی، طعم تند و خوشمزهای به ساندویچ و سالاد میدهد.
The recipe calls for a jar of mixed vegetable pickle.
دستور غذا به یک شیشه سس ترشی مخلوط سبزیجات نیاز دارد.
مخمصه، دردسر، گرفتاری، مشکل، گیر
I am in a big pickle.
بدجوری گیر افتادهام.
He’s in a pickle after forgetting his wedding anniversary.
او بهخاطر فراموش کردن سالگرد ازدواجش توی دردسر است.
ورزش (بیسبال) شرایط گرفتار شدن بین دو بِیس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
Being caught in a pickle often results in an out.
گرفتار شدن بین دو بیس معمولاً منجر به حذف بازیکن میشود.
The catcher threw the ball to trap the runner in a pickle.
کچر توپ را جوری پرتاب کرد تا رانر را بین دو بیس گیر بیندازد.
ترشی انداختن، خیارشور درست کردن
She pickles watermelon rind.
او پوست هندوانه را ترشی میاندازد.
She likes to pickle cucumbers every summer.
او هر تابستان با خیار، خیارشور درست میکند.
گذشتهی ساده pickle در زبان انگلیسی pickled است.
شکل سوم pickle در زبان انگلیسی pickled است.
شکل جمع pickle در زبان انگلیسی pickles است.
وجه وصفی حال pickle در زبان انگلیسی pickling است.
سومشخص مفرد pickle در زبان انگلیسی pickles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pickle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pickle