۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Pickle

ˈpɪkl ˈpɪkl

گذشته‌ی ساده:

pickled

شکل سوم:

pickled

سوم‌شخص مفرد:

pickles

وجه وصفی حال:

pickling

شکل جمع:

pickles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

ترشی، سرکه، خیارترشی، وضعیت دشوار، ترشی انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I am in a big pickle.

بدجوری گیر افتاده‌ام.

pickled carrots

ترشی هویج

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She pickles watermelon rind.

او پوست هندوانه ترشی می‌اندازد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pickle

  1. noun sticky situation
    Synonyms:
    difficulty predicament dilemma fix jam spot hole tight spot bind box corner hot water scrape disorder quandary
    Antonyms:
    pleasure boon
  1. verb preserve fruit or vegetable
    Synonyms:
    keep can cure salt steep marinade souse

سوال‌های رایج pickle

گذشته‌ی ساده pickle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده pickle در زبان انگلیسی pickled است.

شکل سوم pickle چی میشه؟

شکل سوم pickle در زبان انگلیسی pickled است.

شکل جمع pickle چی میشه؟

شکل جمع pickle در زبان انگلیسی pickles است.

وجه وصفی حال pickle چی میشه؟

وجه وصفی حال pickle در زبان انگلیسی pickling است.

سوم‌شخص مفرد pickle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pickle در زبان انگلیسی pickles است.

ارجاع به لغت pickle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pickle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pickle

لغات نزدیک pickle

پیشنهاد بهبود معانی