آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Scrape

    skreɪp skreɪp

    گذشته‌ی ساده:

    scraped

    شکل سوم:

    scraped

    سوم‌شخص مفرد:

    scrapes

    وجه وصفی حال:

    scraping

    شکل جمع:

    scrapes

    معنی scrape | جمله با scrape

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    پنجول زدن، با ناخن و جنگال خراشیدن، خاراندن، پاک کردن، زدودن، با کهنه یا چیزی ساییدن یا پاک کردن، تراشیدن، خراشیدن، خراش، اثر خراش، گیر، گرفتاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Mehri fell and scraped her knee.

    مهری افتاد و زانویش خراشیده شد.

    to scrape the paint off chair and smooth its surface with sandpaper

    رنگ صندلی را تراشیدن و رویه‌ی آن را با کاغذ سنباده صاف کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The keel scraped the river's rocky bottom.

    ته کشتی بر کف سنگلاخ رودخانه کشیده شد.

    to scrape the ice off a car's windows

    یخ را از پنجره‌های اتومبیل تراشیدن

    He broke the silence by scraping a chair on the floor.

    با کشیدن یک صندلی روی کف اتاق سکوت را شکست.

    to scrape out a word

    پاک کردن یک واژه

    Please scrape your shoes before entering.

    لطفاً پیش از ورود کفشهای خود را (با مالیدن به کفش پاک کن) تمیز کنید.

    to scrape scales off a fish

    فلس‌های ماهی را (خراشاندن و) پاک کردن

    We have to scrape up money for the rent.

    هرطوری شده باید پول اجاره را فراهم کنیم.

    They were scraping and saving to educate their children.

    آن‌ها کم‌کم پول جمع می‌کردند و برای تحصیل فرزندانشان کنار می‌گذاشتند.

    Chalk scraping a blackboard makes my hair stand on end.

    گچ که بر تخته‌سیاه کشیده می‌شود، موی بدنم را سیخ می‌کند.

    a large family which is scraping along on a small income

    خانواده‌ی پر اولاد که با درآمد کم به سختی گذران می‌کند

    rocks worn by the scrape of glaciers

    صخره‌هایی که در اثر خراش یخ‌رودها فرسایش یافته‌اند

    the scrape of their footsteps in the hallway

    صدای (کشیده شدن) قدم‌های آن‌ها در راهرو

    His brother was always helping him out of scrapes.

    برادرش همیشه او را از مخمصه نجات می‌داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scrape

    1. noun bad or embarrassing situation
      Synonyms:
      trouble difficulty mess embarrassment predicament dilemma fix jam hole plight tight spot awkward situation distress pickle corner discomfiture
      Antonyms:
      solution resolution
    1. verb scratch, remove outer layer
      Synonyms:
      rub chafe file shave clean peel pare graze skin scuff abrade erase grind rasp scour irritate thin bark bray squeak triturate
      Antonyms:
      smoothe
    1. verb be very frugal
      Synonyms:
      save scrimp skimp pinch get by get along struggle stint cut it close shave
      Antonyms:
      waste spend squander

    سوال‌های رایج scrape

    گذشته‌ی ساده scrape چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده scrape در زبان انگلیسی scraped است.

    شکل سوم scrape چی میشه؟

    شکل سوم scrape در زبان انگلیسی scraped است.

    شکل جمع scrape چی میشه؟

    شکل جمع scrape در زبان انگلیسی scrapes است.

    وجه وصفی حال scrape چی میشه؟

    وجه وصفی حال scrape در زبان انگلیسی scraping است.

    سوم‌شخص مفرد scrape چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد scrape در زبان انگلیسی scrapes است.

    ارجاع به لغت scrape

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scrape» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scrape

    لغات نزدیک scrape

    • - scrap iron
    • - scrapbook
    • - scrape
    • - scrape the bottom of the barrel
    • - scraper
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.