امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Squander

ˈskwɑːndər ˈskwɒndə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    squandered
  • شکل سوم:

    squandered
  • سوم‌شخص مفرد:

    squanders
  • وجه وصفی حال:

    squandering

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive C2
بر باد دادن، تلف کردن، ولخرجی، اسراف link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- don't squander your time and money!
- وقت و پول خودت را حرام نکن!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد squander

  1. verb fritter away, use up
    Synonyms:
    waste use up expend spend consume misuse dissipate throw away go through run through scatter lavish blow be wasteful trifle frivol put out spend like water throw money around be prodigal with frivol away prodigalize cash out spring for
    Antonyms:
    save hoard set aside

ارجاع به لغت squander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «squander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/squander

لغات نزدیک squander

پیشنهاد بهبود معانی