فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Throw Money Around
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
پول خرج کردن بی رویه، ولخرجی کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He likes to throw money around on expensive cars and clothes.
او دوست دارد برای ماشین ها و لباس های گران قیمت پول خرج کند (ولخرجی کند).
She's been throwing money around since she won the lottery.
او از زمانی که در لاتاری برنده شد، بی رویه پول خرج می کند.
ارجاع به لغت throw money around
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «throw money around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throw-money-around
لغات نزدیک throw money around
- - throw light on
- - throw light on something
- - throw money around
- - throw money at
- - throw off