آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Lavish

    ˈlævɪʃ ˈlævɪʃ

    گذشته‌ی ساده:

    lavished

    شکل سوم:

    lavished

    سوم‌شخص مفرد:

    lavishes

    وجه وصفی حال:

    lavishing

    صفت تفضیلی:

    more lavish

    صفت عالی:

    most lavish

    معنی lavish | جمله با lavish

    adjective C2

    پرزرق‌وبرق، افراطی، مجلل، فراوان، پرهزینه، گران‌قیمت

    He was known for his lavish spending habits.

    او به‌خاطر عادت‌های خرج کردن افراطی‌اش شناخته شده بود.

    The palace was filled with lavish decorations and golden furniture.

    کاخ پر از تزئینات مجلل و مبلمان طلایی بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    You seem to have been a bit too lavish with the salt, it's too salty.

    مثل اینکه قدری در نمک زیاده‌روی کرده‌ای، خیلی شور شده.

    lavish praise

    تعریف فراوان

    lavish expenditure of money

    خرج اسراف‌آمیز پول

    a lavish spender

    آدم گشاده‌دست در خرج

    adjective

    سخاوت‌مند، دست‌ودل‌باز، بخشنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He is lavish in his donations to charity.

    او در کمک‌هایش به خیریه بسیار بخشنده است.

    She was always lavish with her compliments.

    او همیشه در تعریف کردن دست‌ودل‌باز بود.

    verb - transitive

    ریخت‌وپاش کردن، ولخرجی کردن، اسراف کردن، زیاده‌روی کردن

    He lavished money on his new car.

    او پول زیادی برای ماشین جدیدش خرج کرد.

    She lavishes her affection on her youngest son and the others get jealous.

    او به پسر کوچکش بیش از حد محبت می‌ورزد و دیگران حسودیشان می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He has lavished most of his wealth on impractical projects.

    بیشتر دارایی خود را روی طرح‌های غیرعملی هدر داده است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lavish

    1. adjective profuse; splendid
      Synonyms:
      abundant generous free profuse extravagant liberal plentiful grand gorgeous impressive luxurious lush sumptuous excessive exuberant wasteful prodigal bountiful copious openhanded munificent unrestrained immoderate inordinate unsparing prolific effusive thriftless improvident intemperate riotous unstinging exaggerated wild opulent plush posh first-class swanky profligate
      Antonyms:
      scarce economical small scanty spare
    1. verb pamper, shower
      Synonyms:
      spend give waste expend squander pour scatter heap fritter dissipate deluge go through run through be generous spend money like water thrust upon
      Antonyms:
      limit economize hoard starve

    Collocations

    lavish lifestyle

    سبک زندگی مجلل، زندگی اشرافی

    سوال‌های رایج lavish

    گذشته‌ی ساده lavish چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lavish در زبان انگلیسی lavished است.

    شکل سوم lavish چی میشه؟

    شکل سوم lavish در زبان انگلیسی lavished است.

    وجه وصفی حال lavish چی میشه؟

    وجه وصفی حال lavish در زبان انگلیسی lavishing است.

    سوم‌شخص مفرد lavish چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lavish در زبان انگلیسی lavishes است.

    صفت تفضیلی lavish چی میشه؟

    صفت تفضیلی lavish در زبان انگلیسی more lavish است.

    صفت عالی lavish چی میشه؟

    صفت عالی lavish در زبان انگلیسی most lavish است.

    ارجاع به لغت lavish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lavish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lavish

    لغات نزدیک lavish

    • - laverock
    • - lavinia
    • - lavish
    • - lavish lifestyle
    • - lavoisier
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.