صرفهجویی کردن، قناعت کردن، با احتیاط مصرف کردن، کم خرج کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They had turned off half of the city's lights in order to economize.
نیمی از چراغهای شهر را به منظور صرفهجویی خاموش کرده بودند.
Citizens were asked to economize on water consumption.
از شهروندان خواسته شد که در مصرف آب، صرفهجویی کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «economize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/economize