فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jackal

ˈdʒækəl ˈdʒækl

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی شغال

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The jackal howled.

شغال زوزه کشید.

I spotted a pack of jackals scavenging for food on the savannah.

دسته‌ای از شغال‌ها را دیدم که در گرم‌دشت به دنبال غذا بودند.

noun countable

نوکر، قره‌نوکر، نوکرسیاه، غلام‌سیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The wealthy businessman treated his assistant like a jackal.

تاجر ثروتمند با دستیارش مانند نوکر رفتار کرد.

She had no choice but to become their personal jackal.

چاره‌ای جز تبدیل شدن به نوکر شخصی آن‌ها نداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jackal

  1. noun Old World nocturnal canine mammal closely related to the dog; smaller than a wolf; sometimes hunts in a pack but usually singly or as a member of a pair
    Synonyms:
    canis-aureus

ارجاع به لغت jackal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jackal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jackal

لغات نزدیک jackal

پیشنهاد بهبود معانی