میانبر رفتن، از سر و ته چیزی زدن، ماستمالی کردن، سرسری انجام دادن، سمبل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cutting corners might seem tempting, but it can lead to bigger problems later.
ماستمالی کردن کار میتواند وسوسهکننده باشد، اما بعداً میتواند به مشکلات بزرگتری بینجامد.
The builder was criticized for trying to cut corners to finish the house faster.
آن بنا بهدلیل تلاش برای سمبل کردن کار ساخت خانه برای اتمام سریعتر آن، مورد نکوهش قرار گرفت.
She refused to cut corners in her research, ensuring every detail was thoroughly checked.
او از سرسری انجام دادن پژوهش خود امتناع کرد و اطمینان حاصل کرد که تمام جزئیات کاملاً بررسی شده باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cut corners» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cut-corners