با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

دیوار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • جدار
  • فونتیک فارسی

    divaar
  • اسم
    wall, septum, partition, screen, enclosure
    • - توپ را به دیوار بزن.

    • - Throw the ball against the wall.
    • - زلزله موجب فرو ریختن دیوار شد.

    • - The earthquake caused the wall to crumble.
    • - از روی دیوار پریدن

    • - to leap a wall
    • - گلوله دیوار را سوراخ کرد.

    • - The bullet pierced the wall.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دیوار

ارجاع به لغت دیوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دیوار

لغات نزدیک دیوار

پیشنهاد بهبود معانی