بارو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

باره، دیوار قلعه

فونتیک فارسی

baaroo
اسم
rampart, enclosure, bulwark, enceinte, stockade

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- باروهای قصر اولین خط دفاعی در مقابل مهاجمان بود.

- The castle's rampart was the first line of defense against invaders.

- باروهای شهر از دیوارهای سنگی محکم ساخته شده بود.

- The city's ramparts were built with sturdy stone walls.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بارو

ارجاع به لغت بارو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بارو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بارو

لغات نزدیک بارو

پیشنهاد بهبود معانی