castle, fortification, fortress, stronghold, citadel, tower, redoubt, fastness, chateau, fort, bastion, keep
توپخانهای که برای هدفگیری به سوی قلعه آرایش شده بود.
Artillery deployed to bear on the fort.
زندانیان را در دخمهای در زیر قلعه نگهداری میکردند.
They kept the prisoners in a dungeon underneath the castle.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قلعه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قلعه