آخرین به‌روزرسانی:

قصر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ghasr /

palace, mansion, castle, chateau, edifice, palazzo

کاخ

قصر غرق در شکوه و جلال بود.

The castle had an aura of grandeur.

قصر شاهانه

royal palace

اسم
فونتیک فارسی / ghesar /

brevity, shortness

کوتاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او به قصر سخنانش معروف است.

He is famous for the brevity of his speeches.

قصر نثر

brevity of prose

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قصر

  1. مترادف:
    ارگ صرح قلعه کاخ کوشک
    متضاد:
    کلبه کوخ
  1. مترادف:
    کوتاه‌سازی کوتاهی

ارجاع به لغت قصر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قصر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قصر

لغات نزدیک قصر

پیشنهاد بهبود معانی