آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Snarf

snɑːrf snɑːf

گذشته‌ی ساده:

snarfed

شکل سوم:

snarfed

سوم‌شخص مفرد:

snarfs

وجه وصفی حال:

snarfing

معنی snarf | جمله با snarf

verb - transitive informal

با ولع خوردن، بلعیدن غذا با حرص، تند و با اشتها خوردن، لمباندن

همچنین می‌توان از snarf down/up استفاده کرد.

He came home late and snarfed up the leftovers without even heating them.

او دیر به خانه آمد و باقی‌مانده‌ی غذا را بی‌آنکه گرم کند، لمباند.

They snarfed everything on the table as if they hadn’t eaten for days.

آن‌ها همه‌چیز روی میز را با ولع خوردند انگار چند روز چیزی نخورده بودند.

verb - transitive informal

انگلیسی بریتانیایی دزدیدن، قاپیدن، بدون اجازه برداشتن، ربودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The kids snarfed all the candies before the party even started.

قبل‌از اینکه مهمانی شروع شود، بچه‌ها تمام شیرینی‌ها را قاپیدند.

She snarfed the pen off my desk without asking.

او خودکارم را بدون اجازه برداشت.

verb - transitive informal

انگلیسی بریتانیایی بدون اجازه استفاده کردن از فایل، دزدیدن اطلاعات دیجیتال، برداشتن محتوا بدون اجازه

She accidentally snarfed someone else’s work while compiling her report.

او به‌طور اتفاقی کار دیگران را بدون اجازه در گزارشش استفاده کرد.

Students snarfed the lecture notes from the online portal.

دانشجویان جزوه‌های درس را بدون اجازه از پرتال برداشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد snarf

  1. verb make off with belongings of others

ارجاع به لغت snarf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snarf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snarf

لغات نزدیک snarf

پیشنهاد بهبود معانی