فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Snarky

ˈsnɑːrki ˈsnɑːki

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal

انگلیسی آمریکایی متلک‌بار

Her snarky tone hinted at her resentment.

لحن متلک‌بارش از احساس ناخشنودی‌اش حکایت داشت.

The snarky remark he made about her outfit really hurt her.

گفته‌ی متلک‌بار او درمورد لباسش او را آزار داد.

adjective informal

انگلیسی آمریکایی پاچه‌گیر، بدخلق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the snarky customer

مشتری پاچه‌گیر

The snarky coworker made the office a toxic environment.

همکار بدخلق دفتر را به محیطی سمی تبدیل کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت snarky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snarky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snarky

لغات نزدیک snarky

پیشنهاد بهبود معانی