امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Manipulation

    məˌnɪpjəˈleɪʃn məˌnɪpjəˈleɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      manipulations

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable C1
    دستکاری، تقلب، مخدوش‌سازی، دغل‌کاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - manipulation of accounts
    - دستکاری در حساب‌ها
    - his manipulation of the stock market
    - سوء استفاده او از بازار سهام
    noun countable
    انجام با مهارت، به‌ کار بری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد manipulation

    1. noun The direction of affairs
      Synonyms:
      guidance direction
    1. noun The action of touching with the hands (or the skillful use of the hands) or by the use of mechanical means
      Synonyms:
      handling
    1. noun Exerting shrewd or devious influence especially for one's own advantage
      Synonyms:
      use

    لغات هم‌خانواده manipulation

    ارجاع به لغت manipulation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «manipulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manipulation

    لغات نزدیک manipulation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return