آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Manipulator

məˈnɪpjəleɪt̬ər məˈnɪpjəleɪtə

معنی manipulator

noun

اهل دوز‌و‌‌کلک، سوء‌استفاده‌کن، متقلب، دغل‌کار، حقه‌باز، شارلاتان، فریبنده

noun countable

(به‌ویژه در کار با مواد رادیواکتیو) دستگاه دست‌ورزی از دور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد manipulator

  1. noun an agent that operates some apparatus or machine

لغات هم‌خانواده manipulator

ارجاع به لغت manipulator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manipulator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manipulator

لغات نزدیک manipulator

پیشنهاد بهبود معانی