با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Manipulator

məˈnɪpjəleɪt̬ər məˈnɪpjəleɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    اهل دوز‌و‌‌کلک، سوء‌استفاده‌کن، متقلب، دغل‌کار، حقه‌باز، شارلاتان، فریبنده
  • noun countable
    (به‌ویژه در کار با مواد رادیواکتیو) دستگاه دست‌ورزی از دور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد manipulator

  1. noun An agent that operates some apparatus or machine
    Synonyms: operator, handler, agent, conductor, controller, schemer, conspirator

لغات هم‌خانواده manipulator

ارجاع به لغت manipulator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manipulator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manipulator

لغات نزدیک manipulator

پیشنهاد بهبود معانی