با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Handler

ˈhændlər ˈhændlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    دسته‌گذار، رسیدگی‌کننده، مربی، نگاه‌دارنده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد handler

  1. noun One who trains or exhibits animals
    Synonyms: animal trainer
  2. noun (sports) someone in charge of training an athlete or a team
    Synonyms: coach, manager

لغات هم‌خانواده handler

ارجاع به لغت handler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handler

لغات نزدیک handler

پیشنهاد بهبود معانی