آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Leftover

ˈlefˌt̬oʊvər ˈleftəʊvə

معنی leftover | جمله با leftover

noun adjective

پس‌مانده، باقیمانده، پس‌مانده غذا، بقایا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He left the leftover food in the refrigerator.

خوراک پس مانده را در یخچال گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد leftover

  1. adjective remaining, excess
    Antonyms:
  1. noun remainder, remains
    Antonyms:
    main meal

ارجاع به لغت leftover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leftover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leftover

لغات نزدیک leftover

پیشنهاد بهبود معانی