آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

گوشتخوار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / gooshtkhaar /

carnivorous, flesh-eating, carnivore, sarcophagus

carnivorous

flesh-eating

carnivore

sarcophagus

تغذیه‌کننده از گوشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

گربه‌ی دم‌حلقه‌ای پستاندار گوشتخوار کوچکی است که در آمریکای شمالی یافت می‌شود.

The ring-tailed cat is a small carnivorous mammal found in North America.

تی‌رکس دایناسور گوشتخوار بزرگ و قدرتمندی بود.

The T-Rex was a large and powerful carnivorous dinosaur.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج گوشتخوار

گوشتخوار به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «گوشتخوار» در زبان انگلیسی به carnivorous یا به صورت ساده‌تر meat-eating ترجمه می‌شود.

«گوشتخوار» واژه‌ای است که در توصیف موجوداتی به کار می‌رود که بخش اصلی یا تمام رژیم غذایی آن‌ها را گوشت تشکیل می‌دهد. این اصطلاح در زیست‌شناسی برای اشاره به جانورانی استفاده می‌شود که از گوشت دیگر جانوران تغذیه می‌کنند و برای بقا نیازمند منابع پروتئینی و چربی حیوانی هستند. ریشه‌ی این واژه ترکیبی از «گوشت» و «خوار» است که خوار به معنای خورنده یا مصرف‌کننده می‌آید، بنابراین معنای لغوی آن «کسی یا چیزی که گوشت می‌خورد» خواهد بود.

در میان جانوران، گوشتخواران گروهی متنوع را شامل می‌شوند. از شکارچیان بزرگ مانند شیر، ببر و گرگ گرفته تا پرندگان شکاری همچون عقاب و شاهین، همگی نمونه‌هایی از گوشتخواران به شمار می‌روند. این جانوران معمولاً به دندان‌ها، پنجه‌ها و دستگاه گوارشی ویژه‌ای مجهز هستند که آن‌ها را برای شکار و هضم گوشت آماده می‌سازد. حتی در میان حشرات نیز نمونه‌هایی از گوشتخواران وجود دارد، مانند عنکبوت‌ها که با شکار حشرات دیگر زنده می‌مانند. این گستره‌ی متنوع نشان می‌دهد که گوشتخواری یکی از استراتژی‌های مهم بقا در طبیعت است.

ویژگی مشترک گوشتخواران، سازگاری کامل بدنشان با شکار یا تغذیه از گوشت است. برای مثال، دندان‌های نیش بلند و تیز در پستانداران گوشتخوار برای پاره کردن گوشت طراحی شده و روده‌ی آن‌ها نسبت به گیاهخواران کوتاه‌تر است تا فرایند هضم پروتئین حیوانی سریع‌تر انجام گیرد. این ویژگی‌ها در طول تکامل شکل گرفته و جایگاه آن‌ها را در زنجیره‌ی غذایی مشخص کرده است. گوشتخواران غالباً در رأس هرم غذایی قرار دارند و نقش مهمی در حفظ تعادل اکوسیستم ایفا می‌کنند.

علاوه بر معنای زیست‌شناختی، واژه‌ی «گوشتخوار» در زبان روزمره نیز به کار می‌رود. برای نمونه، در تضاد با واژه‌ی «گیاهخوار»، به کسانی که رژیم غذایی‌شان بر پایه‌ی مصرف گوشت است، «گوشتخوار» گفته می‌شود. در این کاربرد، اصطلاح بیشتر به سبک زندگی و عادت غذایی انسان‌ها اشاره دارد. گاهی این واژه بار ارزشی یا توصیفی پیدا می‌کند و در متون تغذیه‌ای یا گفت‌وگوهای روزمره برای مقایسه‌ی شیوه‌های تغذیه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

از منظر فرهنگی و ادبی، «گوشتخوار» گاه فراتر از معنای لغوی خود به کار می‌رود و می‌تواند مفهومی استعاری داشته باشد. در متون ادبی، ممکن است به عنوان نماد قدرت، خشونت یا سلطه‌جویی به کار رود، چرا که گوشتخواری از دیرباز با شکارگری و سلطه‌ی بر طبیعت پیوند خورده است. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی ظرفیت گسترده‌ی این واژه در انتقال معانی گوناگون است. در هر حال، چه در حوزه‌ی علمی و چه در عرصه‌ی ادبی و فرهنگی، «گوشتخوار» همواره حامل مفهومی است که به قدرت، بقا و تغذیه پیوندی عمیق دارد.

ارجاع به لغت گوشتخوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوشتخوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوشتخوار

لغات نزدیک گوشتخوار

پیشنهاد بهبود معانی