صفت تفضیلی:
more unusedصفت عالی:
most unusedبهکارنرفته، نامستعمل، خونگرفته، عادتنکرده، بهکار نبرده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The orphan was unused to so much kindness.
آن یتیم عادت نداشت که مورد اینهمه مهربانی قرار بگیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unused» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unused